يا ابا صـالح مددي

بنام او که رحمان ورحیم است


السلام علیک یا ابصالح المهدی عج


چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی .

چه بغض ها که درگلو رسوب شد نیامدی

 

 64

 

ای با غ و ای بهارم

 

ای دارو ای ندارم

 

ای صبر و ای قرارم

 

بنگر تو حال زارم

 

آقا چشم در انتظارم

 

تا کی رویت نبینم

 

بار حجرت کشیدم

 

 

از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن((یا مهدی))

 

 

 

همه جا بروم به بهانه ي تو

 

كه مگر برسم در خانه تو

 

همه جا دنبال تومي گردم

 

كه تويي درمان همه دردم

 

عجل لولیک الفرج


 گفتم که در فراغت عمریست بی قرارم!

گفت از فراق یاران من نیز بی قرارم!

گفتم به جز شما من فریادرس ندارم

گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم

گفتم که یاورانت مظلوم هر دیارند

گفتا مرا ببینند مظلوم روزگارم

گفتم که دشمن تو در فکر محو شیعه ست

گفتا به حال شیعه هر لحظه پاسدارم

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان (عج)...

شرط محبت اهل بیت تبری از دشمنان ایشان

بديهي است، انسان، دوستدار هر کسي که باشد، از دشمنان او فاصله مي گيرد والا در محبت او بايد ترديد کرد. قرآن نيز در آيات متعددي به اين اصل، تصريح نموده مي فرمايد: لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله. کسي را که به خدا و قيامت ايمان دارد نخواهي يافت که با دشمن خدا و پيامبر دوستي نمايد. [1] 
لذا، شرط صحت ولايت اهل بيت، دشمني با کساني است که غاصب حق خلافت آنان بوده، آنان را آزار داده، به قتل رسانيده، فضائل آنان را انکار کرده اند. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در روايتي در شان حضرت علي عليه السلام که اهل سنت نيز نقل کرده اند، فرمودند: لا يقبل الله ايمان عبد الا بولايته و البرائه من اعدائه. خداوند ايمان هيچ کسي را نمي پذيرد مگر اينکه او به ولايت حضرت علي معتقد بوده، از دشمنان او بيزار باشد. [2]

بدين جهت در روايات، آن کس از دوستداران اهل بيت عليهم السلام که با دشمنان اهل بيت دوستي نموده، دوستداران اهل بيت را دشمن بدارد، به دجال تشبيه شده،وجود آنان را باعث گمراهي مردم دانسته و فرموده اند: ان ممن يتخذ اهل البيت لمن هو اشد فتنه علي شيعتنا من الدجال از ميان کساني که دوستدار ما اهل بيت هستند کسي است که فتنه او در جمع شيعيان ما از فتنه دجال شديدتر است.
راوي پرسيد: به چه جهت؟ اي پسر رسول خدا؟ فرمودند: بموالاه اعدائنا و معاداه اوليائنا. زيرا با دشمنان ما دوستي نموده، دوستان ما را دشمن مي دارند. [3]
در حقيقت، محبت اهل بيت و اقرار به فضائل آن بزرگواران، اختصاصي به فرقه ناجيه، شيعه اثنا عشري نداشته، بسياري از دانشمندان اهل سنت همچون ابن شعيب نشاني (م 303)، ابن مردويه (م 410)، ثعلبي (م 427)، ابونعيم (م 430)، ابن مغازلي (م 483)، حاکم حسکاني (م حدود 470)، ابن شيرويه (م 509)، خطيب خواندي (م 5680)، ابن عساکر (م 573)، گنجي شافعي (م 658)، محمد بن طلحه (م 652)، سبط ابن جوزي (م 6540)، محب الدين طبري (م 694)، مير سيد علي همداني (م 786) و... در اين امر با ما مشترکند. آنچه جدا کننده اعتقاد شيعي از آنها مي باشد، علاوه بر اعتقاد به خلافت ائمه اهل بيت عليهم السلام، توجه به لزوم تبري در کنار تولي است، منبع: آثار اعتقاد به امام زمان -هادی قندهاری [4]


لذا در زیارت عاشورا خطاب به ابا عبدالله می گوییم: انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم



مقداد

چشمای مولا..!

امشب واسه دیدن چشمای مولا...، چشمامو دوختم به پنجره...

نگاه می کردم به همه ؛ تمام سعیمم این بود که هیچ کس رو از نگاهم نگذرونم بی توجه..آخه میدونی چیه؟؟!!! میگم واست

این قدر نگاه کردم که چشام بس که زل زده بود به بیرون و بی نتیجه بود ، خسته شد!
آروووم آرووووم اشک از گونه هام جاری شد ، آخه امروزم مثل روزای قبل هنوز بعد از گذشت سالیان سال نتونستم مولام رو ببینم! من که مدعی انتظارش رو داشتم ، منی که خودمو یه عمر جزو یاران هر چند بی ارزشش محسوب می کردم ...نه... از پشت این پنجره ی تیره و تاریک ، از پشت این قاب فلزی و پرده های جور و واجور کی توانی یافت باغ هستی را ، معنای زندگی را؟؟!!!

نه ، او را نخواهم یافت. عجیب است که ایشان در بین مردم رفت و آمد دارند، گاهی مردم هم ایشان را می بینند و می گذرند. یک روایت از امام صادق علیه السلام در مورد تهران دیدم ، ضمن اینکه روایات متعددی در مورد موهای زنان که همچون کوهان شتر بر آمده است ذکر شده.، این روایت در خصوص پناه بردن به کوه ها و نماندن در این شهر است..اون وقت چه طور میشه انتظار دیدن و پیدا کردنشونو تو این شهر میشه داشت؟!!

آهنگ دلنوازی در گوشم طنین انداز شده : « آقا بیا تا با ظهور چشم هایت ... این چشم های ما کمی تقوا بگیرد » فوق العاده اس این شعر، بهم آرامش میده ؛ واقعا تا کی تو صورت نامحرم زل بزنیم ، شروع کنیم باهاش به حرف زدن ، گپ زدن ، خوش و بش ...! تا کی قراره روز به روز مانتوی خانم ها کوتاه و کوتاه تر شه ، ابروای مردا نازک تر شه ، موهاشون بلند شه ؟؟! آقا جوون از هر کجای عالم که شروع کنیم ، در مورد هر چیزی حرف بزنیم دلمون پر از غم میشه!
از مکه بگم که ساختمان شیطانی رو محاط کردن بر خانه ی کعبه ، از آمریکا ، اروپا ، هند ، روسیه ، از کجا واستون بگم ؟؟!
از مظلومیت شیعیان بحرین بگم که عرب های وهابی روز به روز اونا رو شهید میکنن و قصدشون ریشه کن شدنشونه؟؟

مولای خوبان ، مگه آدم بدا عاشق نمیشن ؟

ای عزیزترین ، تنهایمان نگذار         به ما توفیق آشنایی بیشتر با خودت و اهل بیتتان را عنایت کن

کمکم کن در وادی عشق و محبت جاودانه ی تو قدم بگذارم و در همه حال یاد تو از دلم پاک نشود!
کمکم کن پاک بمانم در هجوم تیرها و تیغ ها ،  در بحبوحه ی گناه و گناه و گناه!

 

اگه آقامون نیومد       

                     نذاریم دلا بمیره   

انتظار مهدی امروز     

                همه ی حرف غدیره

اگه روش رو نمیبینیم    

               گلی از باغ نمی چینیم

بیا لا اقل بریم تا         

                 سر راهش بنشینیم

شیعه ی غافل ز مهدی  

             خون نکن بر دل مهدی

مپسند تا که نشینه    

              غم به روی گل مهدی 

قلب آقامون غمینه      

               دل مولامون حزینه

یا گناه نکن یا اینکه 

               کاری کن آقا نبینه


حریمت قبله ی جانم         بود حب تو ایمانم
    تو راهرلحظه می خوانم        رضا جانم ، رضا جانم
منم مست ولای تو             گدایم من گدای تو

   نهادم  سر  به  پای تو          رضا جانم ، رضا جانم

 

*** میلاد نور مبارک***

بس است اين جدايي،

اي مولاي من

بس است اين جدايي،

ديگر تاكي اين فراق به طول مي انجامد؟

آقامي دانم من لايق ديدارتان نيستم؛شمارابه خاطر دوستان خوبتان ظهور كنيد.

بعد از هر جمعه كه مي آيد و مي رود،مي گويم:

بازهم اين رفت و تونيامدي.فقط نشسته ام نه تلاشي و نه كوششي.

به ياد اين جمله«انتظار بهانهْ نشستن نيست؛بلكه انگيزه ايستادن است»افتادم وبه

خود گفتم:

واي....

آيابراي امام زمانت كاري كرده اي؟

آيا مثل كوفياني يا مثل ياران امام حسين(ع)؟

باخود گفتم كوفيان حداقل مقدمات رااول فراهم كردند؛آياتومقدمات را فراهم كرده اي؟

و همهْ پاسخ ها نه و نه ونه بود

چشــم آلوده كجا، ديدهْ دلداركجا؟

دل سرگشته كجا؛وصف رخ يار كجا؟

قصــــهْ عشق كجا،وين سر بيــــــــداركجا؟

مــــردم كوفــــــــــه كجا؛العجــــــــــــل ياركجا؟

لفــظ بي كار(عمــل)كجــــــــا؛منتــــــــظر ياركجـــا؟

 

دختران روزتون مبارک!!!

ای بهار آرزوی نسل فردا ، دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا ، دخترم

چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد/ نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم

دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم

کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم

با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم

***دختران ایران زمین روزتون مبارک***

میلاد کریمه اهل بیت (ع) مبارک باد....

آسمان چشم گشاده تا از انوار الهی معصومه اهل بیت نورانی شود و ظرف دلش را پر از پرواز فرشتگان سازد.
زمین دل گشوده تا همه عطشش را با کرامت کریمه اهل بیت سیراب سازد.
زمان، هروله می‏کند تا هلال ذیقعده را در آغوش کشد و از خبر ولادتِ نوری از انوار ولایت در مهد امامت و وصایت، سرشار شور و مستی شود.

سلام بر دیدگان معصومی که عصمت، ناخدای دریای نگاهش بود.

آخرین دیدارمان یادتان هست.؟!..

سحرآن روز و نوای تمنای وصال....

عهدی بستم و وداعی پربار....

یک سال و چند ماه.

اینک من مانده ام

وخاطراتم

ودلی خسته..

دلی منتظر..

میلادتان مبارک...

"مرادریابید بانویم".

" شکوه انتظار "



 




ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو بجان آمد وقت است که بازآیی

کدام راه را بنگریم که نشانی از او نباشد و به کدام سو نظرکنیم که او را در آنجا نیابیم ؟
بار الها ! چه کنیم که نه طاقت دوری او را داریم و نه لیاقت درک حضورش را.
چگونه می توانیم شبها سر بر بستر گذاریم و پیشانی بر خاک نساییم ، ندبه ننمائیم و برای ظهورش دعا نکنیم؟
حال آنکه او در بیابانی پر غبار، دست به نیایش برمی دارد و برای ظهور خویش دعا می کند...
تصورمان بر اینست که منتظریم ، راستی آیا هیچ پرسیده ای که انتظار یعنی چه ؟ آیا ما منتظران واقعی هستیم؟



انتظار، واژه ای است به بزرگی یک قاموس.
انتظار، یعنی رویش بالهای پروازبر تن کبوتران ناز.
انتظار، یعنی نگاه عمیق به ساحت خورشید فروزان.
انتظار، یعنی درآمیختن با ذات نور و درآویختن با هر شیطان کور.
انتظار، یعنی طلب مصرانه برای دیدار یار.
انتظار، یعنی اعتراض، به وضع موجود.
انتظار، یعنی خواست وضعیتی مطلوب در سراسر گیتی.
انتظار، یعنی مهیا گشتن برای پروازبه آسمان پاکی و فضایل.
انتظار، یعنی ستیز با تباهی ها و صلح با سپیدی ها.
انتظار، یعنی قرارگرفتن در سپاه حق و برائت از لشکر باطل.
انتظار، یعنی زنده ماندن تنها برای یاری کردن گل بی خزان و خورشید بی غروب امام موعود.


و انتظار، یعنی پیوند قلبی با امام خویش.