به نام خالق انتظار

آقا نگاهت جای آهوهاست، می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم
می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد
اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم
برگشتنت در قلب های مرده مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم
جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت
مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم
در باور کوتاه این مردم نمی گنجد
وقتی که بیایی اول دعواست ، می دانم
ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم
آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن
در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم
کی بازمیگردی ، برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم
تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم

پیامک انتظار

 

ا ی آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمی رسد به حضورت صدای ما ؟

شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین

بی تو چه زود می گذرد هفته های ما

 

 

کو چه های شهر ما ویران نمی ماند عزیز

کارو بار عشق بی سامان نمی ماند عزیز

یک نفر فردا زمین را نورباران می کند

مهدی ما تا ابد پنهان نمی ماند عزیز

 

 

اگر دلهایمان تاریک وظلمانی نمی گردید

امامت هم عیان میگشت وظلمانی نمی گردید

به قدر تشنگی ،گر تشنه امر فرج بودیدم

خدا داند فرج اینگونه طولانی نمی گردید

 

و باز جمعه اي ديگر...

هر جمعه به جاده ي آبي نگاه مي كنم ودر انتظار قاصدكي مي نشينم كه قرار است خبر گام هاي تو را بر من بياورد.گام هاي استوار و دستان سبزت را..

و باز هم جمعه فرا رسيده است.سپيده ي صبح نزديك است و من هنوز بيدارم و چشم انتظار...نه، امشب را تا سحر بيدار خواهم ماند،ميخواهم دعا بخوانم فقط براي ظهورت؛چرا كه با آمدنت همه ي مشكلات و نابساماني ها سامان مي يابد.

خداي من، ميشود اين آخرين جمعه ي انتظار باشد؟! مي شود فردا مولايم فرياد "انا بقية الله" و" بقية الله خير لكم ان كنتم مومنين" سر دهد و من اين بنده ي پر از گناه و خطا را هم در صف يارانش قرار دهد...

كم كم دارد صبح مي شود..اما من از طلوع خورشيد كه در برابر تو چون فانوسي است بيزار شده ام چرا كه مي ترسم بيايد و بماند وغروب شود. و جمعه ي ديگري بدون حضورت رقم بخورد...

مي دانم كه مي آيي و در هر قدم شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت و قاصدكي را آزاد خواهي كرد.مي آيي  روي هر درخت لانه اي براي كبوتران غريب خواهي ساخت. تو با دست هايت بر قلب شقايق ها رنگ سبز اميد خواهي زد و با رنگ پر معني دريا خواهي نوشت:" به نام خداي اميدها".

تو با دستاني لبريز از گل نرگس خواهي آمد و بذر عشق الهي را در دلهاي تك تكمان خواهي كاشت و آن گاه  خون در رگ هاي زندگي جريان مي يابد.

مولاي من، بيا تا واژه ي انتظار از تمام واژه نامه ها و فرهنگ لغت ها حذف گردد و به جاي آن واژه ي زيباي سالروز قيام امام مهدي (عج) ثبت شود.

مولا جان بيا تا اين انقلاب كه در تك تك لحظه هاي آرامش آن، قطره قطره خون شهدا ريخته شده و به نام شما و براي رسيدن به جامعه ي آرمانيتان شكل گرفته به دست صاحب اصليش برسد و همگان بفهمند كه دينداري كافي نيست و باكري و زين الدين و همت و...دين يار بوده اند پس از دين دار و بياموزند كه پيروي از امامت  و ولايت بدون آزمودن خويش در جبهه ها ميسر نيست .آنچنان كه دشمنان  حسين (ع) همان هايي بودند كه پيامبر(ص) را ديده بودند و در صحنه ي نبرد بر جاي خويش لرزيدند.!

مولاي من، نمي دانم در صف يارانت خواهم بود يانه؟ اما همين من را بس كه در اين حيرتكده ي جان فرسا تو سرور ومولاي من هستي.

منتظران ! تا ظهور مولا چيزي نمانده ، شايد به اندازه ي يك ياعلي!

                                                                                      ياعلي

مولای من وقت ظهورت کی است ؟؟؟

مولای من روزها وشب ها از پی هم می گذرند وسال ها بدون حضور تو تحویل

میشوند. خورشید غروب می کند٬ اما غمگین دلش می گیرد. از این همه بی وفایی

مردم  این زمانه. چقدر گناه٬ چقدر فساد٬ چرا یک بار به خودمان نمیایم؟

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا هنگام تحویل سال مولایمان کنارمان

نیست؟ غروب جمعه غمی بزرگ بر دل شیعیانش می گذارد٬ غم  دوری٬ غم

جدایی از یار. مولای من آیا زمان آن نرسیده که ظهور کنی؟ میدانم٬ خوب میدانم

که روز عاشورا جگرت را آتش زدند. میدانم اینان آبروی شیعه را بردند. میدانم

وقتی نامه اعمالمان بدست می رسد قلبت به درد می آید. مولا جان قبول دارم که

ما مملو از گناه و خطا هستیم. به خاطرما نه٬ به خاطر رهبرمان٬ به خاطر او که

زیر بار این تهمت ها و اعمال زشت و قبیحانه بعضی ها روز عاشورا کمرش

خم گشته٬ دلش خون است٬ امیدش فقط و فقط فرج شماست.

 مولای من دور و بر رهبر ما رو خواص بی بصیرتی بیش فرا نگرفته اند. مولای من اینان حرمت سبز را شکسته اند٬ اینان حرمت عاشورا را شکسته اند٬ مهدی جان وقت آن نرسیده که بیایی؟

وقت آن نرسیده انتقام خون جد بزرگوارت را از شمر دیروز و شمران امروز بگیری؟

وقت آن نرسیده که با ظهورت  مرحمی بر درد های منتظرانت باشی؟ آقا جان وقت

آن نرسیده که ندای انا المهدیت این بیچارگان به خواب غفلت رفته را بیدار کند؟

حیف که نشناختم...

این شعر زیبا تقدیم به ساحت حضرت مهدی (عج):

بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم -- لاله از باغ رُخت چیدم ولی نشناختم

همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح -- بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم

کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو --  آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم

در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود -- کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم

در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام -- پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم

در کنار مرقد شش گوشه ی جدّت حسین -- خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم

در مِنا پیش تو بنشستم ندانستم توئی -- با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم

با دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب -- پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم

در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت -- از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم

سجده بر پای تو آوردم نگفتی کیستم -- چهره از خاک تو پوشیدم ولی نشناختم

نظر یادتون نره. مرسی

 

آخر ای مردم چرا مهدی(عج) نمی آید؟؟!

چرا براي ظهور دعا نمي كنيم؟

امام هادی(ع) می فرمایند:علیکم بالدعا و انتظار الفرج:

بر شما باد به دعا ونیایش برای فرج و دارا بودن حالت انتظار

بقیه را در ادامه مطلب بخونید...

ادامه نوشته

 دل نوشته : بی پرده بگویم می ترسم ولی امیدوار   

یا صاحب الزمان :

آقايم  مي ترسم از آن روزي که صداي "انا بقية الله" را بشنوم و در خواب غفلت باشم نه نمي خواهم بدتر از آن را فکر کنم که بگويم مي ترسم که در آن روز در مقابلتان باشم و از آن روز پناه مي برم به خدا

آقايم مي ترسم؛ وقتي حس مي کنم و مي بينيم و مي شنوم چه افرادي که چشم به راهتان بودند و امروز منکرتانند و چه افرادي که در راه بودند و منحرف شدند 

سرورم مي ترسم در اين آشفته بازار غبارآلود که حق و باطل آميخته شده است طوري که نه حق شناخته مي شود نه باطل 

اربابم من فقط دلخوشيم اين است که محبت شما در دلم جا گرفته است و از اين بابت خدا را شاکرم ،امامم اگر لطف خدا و هدايت او بوسيله شما نباشد و يا اگر يک لحظه به خود واگذار شوم چنان گمراه خواهم شد که راه از چاه نشناسم

و ياد گرفته ام که اگر شيعه شمايم و اگر محبت شما در دل دارم مغرور نشوم و مطمئن نباشم و اين را از عاشورا آموخته ام، از آن شب تاريخي، از آن شب انتخاب ، و شنيدم که چه کساني با حسين بن علي (ع) همرا ه بودند و در مقابل او قرار گرفتند و چه کساني مدعي بودند و امام را تنها گذاشتند  

امام زمانم ، اما مطمئنم تا زماني که محبت شما در دل دارم اگر گمراه شوم راه را خواهم يافت 

نه هرگز من ادعا ندارم که شيعه شمايم,هر وقت که مدعي شدم ديري نپاييد که دروغم بر خودم برملا شد و از خدا مي خواهم اين لياقت را به من بدهند که شيعه شما باشم  

اما از شما در خواست دارم نکند روزي بيايد و اين نوکر ببيند محبت شما در دلش کمرنگ شده است که آنوقت ديگر ... 

نه نمي خواهم تصور کنم آخر من تا آن لحظه نهايي اميد دارم که در رکاب شما باشم و اين را از عاشورا آموختم 

از داستان اولين کسي که در مقابل حسين بن علي (ع) ايستاد و آنوقت شد اولين کسي که در رکاب آقا به شهادت رسيد

 از حر مي گويم

و اين چراغ اميد را در دل من روشن مي کند 

الهم عجل لولیک الفرج  

دستنوشته - انصارالمهدی(عج)

اللهم جعلنا من الانصارالمهدی(عج)

همیشه به این فکر میکردم چرا عده ای با امام خودشون جنگیدند و... گفتم واقعا میشه آدم حضور امامشو درک کنه ولی باز....میشه آدم نفس امام بهش بخوره ولی باز راهه خودشو بره میشه حجت خدا از آدم چیزی بخوادولی آدم بگه نه....بزرگی گفت حال ما هم مثه مردم کوفه وشام سال ۶۱ هجریه امامی داریم که نفسش بهمون میخوره امامی که ناظرو حاضر بر اعمالمونه

نمی دونم من تو سپاه امامم یا مقابل امام من مصداق کدوم دسته ام؟

آقا جان من بدون نگاه شما نمی دونم عاقبتم چی میشه آقا جان میشه من را هم مثه زهیر بن قین جز یارانتون بیارید مهدی جان:

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

                                                                بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم 

دلنوشته - آغاز كار

اسلام عليك يا صاحب الزمان(عج)

 وضویی زلال مي گذارم وبرای اومی نگارم ؛

به نام پروردگار بهار، خداوند كوهسار، كردگار آبشار، بيدارگر درختان از برگ ريزان، نگارگر شكوفه ريزان...

به عنايت رحمان و به عون رحيم.

سلام بر آن نورالهي كه هدايت يافتگان با آن هدايت ميشوند.

هدف از زيستن اين است رفيق / من شدم خلق كه با عزمي جزم و دلي مهدي عزم /پاي ازبند هواها گسلم /پاي در راه حقايق بنهم  /  فارغ از شهوت و آز و حسد و كينه و بخل /مملو از عشق و جوانمردي و زهد /در ره كشف حقايق كوشم / شربت جرات و اميد و شهادت نوشم / زره جنگ براي بد وناحق پوشم /ره حق پويم وحق جويم وپس حق گويم

من شدم خلق كه چون مهدي زهراباشم.../نه چنين زايد و بي جوش وخروش/ عمربر باد و به حسرت خاموش!

مهدي جان آماده ام براي جان فشاني و تلاش در ركابت..!

خداوندا؛ در اين آغازين وب نوشتهايمان مارا ياري فرما تا با يادداشت هايمان موجبات هدايت و ارشاد ديگران را فراهم سازيم و خودمان را نيز از زمينه سازان و دين ياران واقعي امام زمان (عج ) قرار ده.

آمین

 

شعر - پس کی؟ پس کجا؟


آقـــــا شــدم مــزاحــم اوقــات چــشـمـتـان
تـــا یــادتــان بــیــاورم ایــن زیــر آسـمان

یک عده چشم خیره به راه است جمعه ها
حــال زمـین چـقـدر خـراب اسـت بـی شـما

نــرگـس درون بـاغـچـه بــدجــور یــخ زده
صــبــر تــمــام مـزرعـه هــا را مـلـخ زده


تـکـرار بـی مـحـاسبـه سـال و مـاه و روز
تو قول داده ای که می آیی ولی هنوز.....

بس نیست هرچه بال پریدن لگد شده است
یا هرچه خوب بی تو بدی را بلد شده است

انـگــار فــکــر قــلــب خـدا را نـمـی کـنـنـد
آنـهـا کـه پـشـت ســـرت حـــرف مـی زنـنـد

گـفـتـی صــبـور آنــکـه بــه دیــدار مـایـلـنـد
امــا بــرای صــبـر هــم انــدازه قـائــلـنـد؟!

پـس کـی ؟ چـه وقـت ؟ آمـدنت را برایمان
بـاران خــبــر مـی آورد از سـوی آسـمـان

تقصیر ماست با تو که خوش تا نکرده ایم
گـفـتـی دعـــا کـنـیـد ولــی مــا نـکـرده ایـم

ایــن شـعر را برای تو خواندم به این امید
آن لحظـه ای که شعر به گوش شما رسید

فـکـری بــه حـال مـردم ایـن مـاجـرا کـنـی
یـعـنـی خـودت بـرای ظـهـورت دعــا کـنـی

پیش نویس قوانین وبلاگ

پیش نویس قوانین وبلاگ

همه نویسندگان محترم وبلاگ برای همکاری در امر نوشتن وبلاگ مختص آقا امام زمان عج نکات زیر را موردتوجه قرار دهند:

  1. باید نمازخوان باشید.
  2. نوشتن هر مطلبی حول محور محدویت و انتظار و ظهور و امام مهدی عج به هر سبک و زبانی آزاد می باشد. ولی باتوجه به اینکه مطالب زیادی در این زمینه در فضای سایبر وجود دارد ترجیحا مطالب ناب و باارزش و مستند درج شود تا اعتبار کار بالا رود.
  3. پست های ارسالی از طرف هر یک از نویسندگان باید دارای ویژگی های ذیل باشد:

-عنوان مناسبی داشته باشد: همانطور که میدانید فقط عناوین مطالب توسط موتورهای جستجو پیمایش می شوند. بعلاوه خوانندگان باتوجه به عنوان مطلب آن را برای خواندن یا نخواندن انتخاب می کنند. بنابراین یک عنوان گویا و ناب حائز اهمیت است.

-هر پست باید با فونت، سایز، رنگ، عکس، لینک و... مناسبی درج شود.

-تعداد کل سطور هر پست نباید از ده سطر تجاوز کند: تجربه نشان داده است که مطالب کوتاه بیشتر مورد توجه خوانندگان است.در صورت درج مطالب طولانی تر آن را در ادامه مطلب درج کنید.

-برای هر مطلب حداکثر دو عکس بگذارید تا صفحه بیش از معمول سنگین نشود تا خوانندگان dial-up هم موفق به مشاهده کلیه عکس ها باشند. حدالمقدور از عکس های بکر و کمیاب استفاده کنید. اگر شما به فوتو شاپ وارد باشید خودتان میتوانید پوستر بسازید.

-اگر مایلید پستی از عکس های زیبا را درج کنید بقیه عکس ها را در ادامه مطلب درج کنید و سعی کنید حجم عکس ها حدالمقدور کم باشد. با همین فوتوشاپ میتوانید حجم عکس را کاهش دهید.

-استفاده از لینک مالتی مدیا مثل فیلم، کلیپ، موزیک، نوحه هیچ محدودیتی ندارد جز حجم آن که باید قابل دانلود با سرعت های معمولی باشد. نرم افزارهایی هستند که حجم فایل های مالتی مدیا را با کاهش ناچیز کیفیت تا ده برابر کاهش میدهند.

-اگر مطلب شما ازجایی گرفته شده است حتما نام مرجع و لینک آن را درج کنید ولی سعی کنید مطلبی را که پست می کنید برای اولین بار باشد که در اینترنت منتشر می شود. برای اینکار میتوانید از یک جستجوی ساده در گوگل استفاده کنید.

- سعی کنید مطالب شما جوری نوشته شود که خواننده را ترغیب به دخالت و اظهار نظر کند. با خوانندگان تعامل دوستانه برقرار کنید. از آن ها بخواهید نظر دهند٬ دلنوشته ارسال کنند٬ درخواستشان را بگویند و...

  1. شما بایستی حداقل هفته ای یکبار به وبلاگ سر بزنید و به نظرات خوانندگان پاسخ دهید. شما میتوانید هر ماه حداقل یک پست و حداکثر چهار پست ارسال کنید تا همچنان در ردیف نویسندگان وبلاگ قرار بگیرید. ولی شایسته است برای خواندن پست های سایر نویسندگان هم که شده هر روز سری به وبلاگ بزنید. در این کار بیش از حد معمول جدی باشید تا نمره قبولی را از آقا صاحب زمان دریافت کنید.
  2. مدیریت وبلاگ به کسی که داوطلب این کار باشد واگذار می شود. پرواضح است که مدیر سایت باید فعالترین عضو آن باشد.
  3. شما باید عشق٬ انگیزه و وقت کافی برای این امر داشته باشید. فراموش نکنید که این وبلاگ مختص امام مهدی عج می باشد و بایستی درخور شان ایشان باشد. میزان جدیت٬ فعالیت و اعتقاد شماست که این امر را محقق می سازد.
  4. شما حتما وبلاگ دیگری هم دارید. اولویت اول خود را به این وبلاگ دهید چراکه با پذیرش نویسندگی این وبلاگ وظیفه خطیری به دوش می گیرید و در جرگه زمینه سازان ظهور قرار میگیرید. در طول روز و هفته به ایده های نو برای بهتر کردن وبلاگ بیندیشید.
  5. برای برقراری ارتباط با بقیه نویسندگان ازامکانات خود وبلاگ استفاده کنید.( مثل قسمت نظرات و دوستان)
  6. شما علاوه بر نویسندگی وبلاگ وظیفه تبلیغ وبلاگ را هم بر عهده دارید. اگر کسانی را می شناسید که میتوانند در کار نوشتن وتبلیغ وبلاگ همکاری کنند معرفی کنید. ولی مسلما بهترین تبلیغ خود محتوای وبلاگ است.
  7. همواره برای رضای خدا و آقا بنویسید و هدف را در این قرار دهید. زور نزنید که حتما بنویسید. هر وقت حس و حال داشتید بنویسید. هرچند برایند نظرات خوانندگان حائز اهمیتاست اما حتی اگر وبلاگ٬ یک نفر بازدید کننده هم نداشته باشد دلسرد و مایوس نشوید. محکم باشید چون آقا شخصا از وبلاگ بازدید میکنند و در روز حشر نظر خواهند داد.
  8. کار گروهی نیاز به همدلی٬ همراهی و نقد و نقدپذیری دارد. نظرات سایر نویسندگان را هم محترم بشمارید و با آنها همکاری کنید.
  9. به این نکته ظریف توجه داشته باشید که ما با پذیرش همکاری در نوشتن این وبلاگ یک رسالت و وظیفه بر دوش میگیریم که چه بسا اجر آن  از دعوت شخصی به اسلام یا آزاد کردن برده ای کمتر نباشد. اگر نوجوان ۱۵ ساله شیعه ایرانی بجای صرف وقت خود در سایت های عجیب و غریب به وبلاگ ما و سایت های با موضوع مهدویت سر بزند و با هدایت صحیح و غیر مغرضانه بتواند اندیشه و عفت خود را در اوضاع کنونی اجتماع بشری پاک نگه دارد آیا بهتر از آزاد کردن ستمدیده ای از دست ظالمی نیست؟ 

در آخر ضمن تشکر از همتون خواهشمندم اگه لازمه چیز دیگه ای به موارد فوق الذکر اضافه یا کم بشه بیان کنید.

 اگر تمامی شرایط فوق را میپذیرید با نوشتن جمله ای در قسمت نظرات این پست٬ موافقت خود مبنی بر همکاری درنوشتن وبلاگ اعلام کنید تا نام کاربری و کلمه عبور برای شما تولید شود... یا علی